ترجمه مقاله

بکور

لغت‌نامه دهخدا

بکور. [ ب ُ ] (ع مص ) پگاه برخاستن و در بامداد رفتن . (غیاث ). پگاه برخاستن و بامداد کردن و بامداد رفتن ، و الفعل من نصر یقال : بکر علیه و الیه و فیه ؛ یعنی آمد او را بامداد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). پگاه برخاستن و بامداد کردن و بامداد رفتن . (آنندراج ). بامداد کردن . (تاج المصادر بیهقی ). سحرخیزی . || و بکرت علی الحاجة؛ بامداد رفتم برای حاجت . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله