ترجمه مقاله

بیاغالیدن

لغت‌نامه دهخدا

بیاغالیدن . [ دَ] (مص ) تحریک کردن و تحریک نمودن . (آنندراج ). تحریک نمودن و تحریض کردن . (برهان ). || آمیختن و برغلانیدن ، یعنی اغوا نمودن . (غیاث ) (آنندراج ). || جنبانیدن . (غیاث ). رجوع به آغالیدن شود.
ترجمه مقاله