ترجمه مقاله

بیان

لغت‌نامه دهخدا

بیان . [ ب َ ] (ع مص ) پیدا و آشکار شدن . (منتهی الارب )(آنندراج ) (ناظم الاطباء). پیدا شدن . (ترجمان القرآن ). اتضاح . (اقرب الموارد): بانه بیاناً؛ آشکار کرد آنرا. (ناظم الاطباء). || سخن پیدا و گشاده گفتن . || پیدا و ظاهر کردن چیزی . (آنندراج ) (غیاث ). پیدا کردن . (ترجمان القرآن ). || افزون آمدن در فضل (لازم و متعدی ). (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله