ترجمه مقاله

بیدق

لغت‌نامه دهخدا

بیدق . [ ب َ دَ ] (ع اِ) (الَ ....) حیوانی است کوچکتر از باشه که گنجشکان را صید کند. (از صبح الاعشی ج 2 ص 58). رجوع به باشه و باشق شود. از پرندگان گوشتخوار از تیره ٔ عقاب و شاهین است رنگ روی پشت جنس نر این پرنده خاکستری و رنگ پشت ماده ٔ آن قهوه ای است اما رنگ شکم هر دو سفید است . دارای نوکی سیاه و عقابی است با پایی زردرنگ و بالهایی بطول 22 سانتیمتر و اکثر در شبه جزیره ٔ بالکان و جنوب روسیه و قفقاز و ارمنستان و آسیای صغیر و شمال غربی ایران بسر میبرد و در فصل زمستان به سوی مصر پرواز مینماید و تغذیه ٔ او از صید گنجشکان تأمین میگردد. (از ذیل لسان العرب چ جدید از مصوبات مجمع لغوی قاهره ).
ترجمه مقاله