ترجمه مقاله

بیرزی

لغت‌نامه دهخدا

بیرزی . (اِ) بارزد.بیرزد. بیرزه . بیرژه . بمعنی بیرزه است . (از برهان ) (از جهانگیری ). رجوع بمعنی اول بیرزد و بیرزه شود.
ترجمه مقاله