بیروزهلغتنامه دهخدابیروزه . [ زَ / زِ ] (اِ) پیروزه . فیروزه : برگهای درختان بیروزه بود یا زمرد. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 403). رجوع به فیروزه شود. || لباس همیشگی شخصی . (ناظم الاطباء).