ترجمه مقاله

بیزنده

لغت‌نامه دهخدا

بیزنده . [ زَ دَ / دِ ] (نف ) نعت فاعلی از بیختن . (یادداشت مؤلف ). که بیزد. کسی که چیزی را غربال کند. (فرهنگ فارسی معین ).
ترجمه مقاله