ترجمه مقاله

بیز

لغت‌نامه دهخدا

بیز. (ترکی ، اِ) درفش . (از برهان ) (جهانگیری ) (رشیدی ). آلت پینه دوزی . (یادداشت مؤلف ). آلت سوراخ کردن چرم برای رد کردن سوزن و نخ و دوختن :
سوزن هجوم ترا خلنده تر از بیز.

خسرو دهلوی (از انجمن آرا).


ترجمه مقاله