ترجمه مقاله

بیستگانی خوار

لغت‌نامه دهخدا

بیستگانی خوار. [ خوا / خا ] (نف مرکب ) مواجب خوار.جیره خوار. ماهیانه بگیر. در عداد لشکریان مواجب بگیر : مولازاده ای را بیاوردند و بیستگانی خوار بود. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 457). چه چاکران بیستگانی خوار را خود عادت آنست . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 157).
ترجمه مقاله