ترجمه مقاله

بیسج

لغت‌نامه دهخدا

بیسج . [ س َ ] (ص مرکب ) (از: بی + سج ) بی شکل . بدوضع و بدساخت . (ناظم الاطباء). رجوع به سج شود.
ترجمه مقاله