ترجمه مقاله

بیش بهار

لغت‌نامه دهخدا

بیش بهار. [ بی ب َ ] (اِ مرکب ) رستنیی باشد که آنرا در گیلان همیشه جوان خوانند. برگ آن از برگ زیتون بزرگتر است و پیوسته سبز می باشد و هرگز خشک نمی شود و برگ نمی ریزد و رنگرزان برگ آنرا بجهت رنگ سبز بکار برند و آنرا به عربی حی العالم خوانندو بعضی گویند گیاهی است در حلب شبیه به اشنان ، آنراحی العالم گویند. (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله