ترجمه مقاله

بیغار

لغت‌نامه دهخدا

بیغار. (اِ) سرزنش و طعنه . (برهان ).بیغاره . طعنه و سرزنش . (سروری ) (از جهانگیری ). ملامت . (اسدی ). نکوهش . ملامت . (یادداشت مؤلف ). سرزنش و طعنه . (انجمن آرا) (آنندراج ). و رجوع به بیغاره شود.
ترجمه مقاله