ترجمه مقاله

بیغال

لغت‌نامه دهخدا

بیغال . (اِ) (ظ. از: بیغ + آل ) (از یادداشت مؤلف ). پیغال . (یادداشت مؤلف ). نیزه که به عربی رمح خوانند. (برهان ) (انجمن آرا) (آنندراج ) (رشیدی ) (از اسدی ). نیزه ٔ کوتاه . (ناظم الاطباء) :
دریغ آن سر و تن روان یال اوی
هم آن تیر وآن تیغ و بیغال اوی .

(از فرهنگ اسدی ).


|| پیکان . || سنان . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله