ترجمه مقاله

بیمارتوش

لغت‌نامه دهخدا

بیمارتوش . (ص مرکب ) ناتوان . ضعیف :
به ذل غریبان بیمارتوش
به اشک یتیمان پیچیده گوش .

نظامی .


و رجوع به توش شود.
ترجمه مقاله