ترجمه مقاله

بیهوش افتادن

لغت‌نامه دهخدا

بیهوش افتادن . [ اُ دَ ] (مص مرکب ) بحال اغماء شدن . بیخود شدن . از خود رفتن : از قوت زخم از پای درآمد و بیهوش افتاد. (سندبادنامه ص 82).
ترجمه مقاله