ترجمه مقاله

بیوکانی

لغت‌نامه دهخدا

بیوکانی . [ ب ُ ] (حامص ) بیوگانی . پیوگانی . عروسی بود بلغت خراسانی . (اوبهی ). عروسی . (یادداشت مؤلف ). رجوع به بیوگانی شود. || عرس . ولیمه ٔ عرس . (یادداشت مؤلف ).
ترجمه مقاله