ترجمه مقاله

بیکن

لغت‌نامه دهخدا

بیکن . [ ب ِ ک ِ ] (اِخ ) فرانسیس . فیلسوف انگلیسی (1561 - 1626 م .) و از رجال انگلستان . پدرش از اطرافیان ملکه ٔ الیزابت بود. خودش در 1584 م . به عضویت پارلمنت رسید، ولی مخالفتش با برنامه ٔ مالیاتی الیزابت پیشرفت سیاسی او را بتأخیر انداخت ، و فقط در نتیجه ٔ مساعی «ارل آواسکس » بود که ملکه حاضر شد او را بعنوان عضو غیررسمی «شورای دانایان » بپذیرد. معذلک در محاکمه ٔ «ارل آواسکس » سعی بسیار مبذول کرد تا«ارل » محکوم به خیانت گردید. در سلطنت جیمز اول بسرعت ترقی کرد و در 1618 م . بارون و در 1621 م . لقب وایکانت و منصب لرد چانسلر یافت . در همین سال متهم به قبول رشوه در مقام لرد چانسلری گردید، و به این امر اعتراف کرد. و به چهل هزار لیره جریمه و طرد از دربارو سلب صلاحیت از خدمات دولتی و حبس در برج لندن محکوم گردید. اگرچه شاه مجازاتش را بخشید وی انزوا گزید و به نوشتن پرداخت . بیکن علی رغم مفاسد اخلاقیش فیلسوفی بزرگ و نویسنده ای توانا بود. بزرگترین خدمت وی به فلسفه تدوین و استوار ساختن و ترویج روش استوار در علوم تجربی بود. اثر معروفش کتاب : اینستا و راتیوماگنا (احیاءالعلوم کبیر) است که فقط به اتمام دو جلد آن موفق شد یکی پیشرفت دانش (1605 م .) و دیگری ارغنون نو (1620 م .) (بجای ارغنون ارسطو). اگر بیکن شخصاً کشف و اختراعی ندارد در بسط علوم تجربی در انگلستان ودر وارد کردن اروپائیان در تجدد علم و فلسفه تأثیری عظیم داشته است . از آثار دیگرش مقالات (1597 م .) است که در ادبیات مقامی ممتاز دارد. در کتاب دیگرش بنام «آتلانتیس نو» (1627 م .) مدینه ٔ فاضله ای را مبتنی بر اصول علمی شرح میدهد. بعضی معتقدند که اشعار و نمایشنامه هایی که معمولاً به شکسپیر نسبت داده میشود در واقع از بیکن بوده است . (از دائرة المعارف فارسی ).
ترجمه مقاله