ترجمه مقاله

بی درد

لغت‌نامه دهخدا

بی درد. [ دُ ] (ص مرکب ) که دُرد ندارد. بی لرد: شراب بی درد؛ می ناب :
مگر دنیا سر آمد کاینچنین آزاد در جنت
می بی درد مینوشم گل بی خار میبینم .

سعدی .


و رجوع به دُرد شود.
ترجمه مقاله