ترجمه مقاله

بی مساس

لغت‌نامه دهخدا

بی مساس . [ م َ ] (ص مرکب ) (از: بی + مساس «عربی ») بی بنیاد و بی اساس . (ناظم الاطباء). رجوع به مساس شود.
ترجمه مقاله