ترجمه مقاله

بی ناموس

لغت‌نامه دهخدا

بی ناموس . (ص مرکب ) (از: بی + ناموس ) که ناموس ندارد. لامذهب و ناپرهیزگار. (آنندراج ). بی عفت و بی عصمت . بی مذهب . دشنامی است سخت قبیح و از ناموس معنی لغوی آن یعنی قانون اراده نمی شود، بلکه مراد از بی ناموس بی آبرو در عرض باشد. بی غیرت . بی عفاف . (یادداشت مؤلف ). رجوع به ناموس شود.
- بی ناموس و ننگ ؛ بی آبرو و بی عِرْض .
|| غیرمتمدن . دهاتی و روستایی .بی تربیت . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله