ترجمه مقاله

بی چرا

لغت‌نامه دهخدا

بی چرا. [ چ ِ ] (ص مرکب ، ق مرکب ) بی چون و چرا. غیرقابل اعتراض . مسلم :
بسبق خدمت و فرمان پذیری بی چرا و چون
ملک را در وزارت چون نبی را یار در غارم .

سوزنی .


ترجمه مقاله