ترجمه مقاله

بی دم

لغت‌نامه دهخدا

بی دم . [ دُ ] (ص مرکب ) (از: بی + دم ) بی دمب . دم بریده . || شرور و موذی و باشرارت و بیشتر در حیوانات استعمال کنند. (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله