بی شبانی
لغتنامه دهخدا
بی شبانی . [ ش َ ] (حامص مرکب ) بی چوپانی . بی نگهبانی . بی پاسبانی :
شد از بی شبانی رمه تال و مال
همه دشت تن بود بی دست و یال .
رجوع به شبانی شود.
شد از بی شبانی رمه تال و مال
همه دشت تن بود بی دست و یال .
فردوسی .
رجوع به شبانی شود.