ترجمه مقاله

بی قواره

لغت‌نامه دهخدا

بی قواره . [ ق َ رَ / رِ ] (ص مرکب ) (از: بی + قواره ) بی اندام . بداندام . (یادداشت مؤلف ). || ناقواره . پارچه و قماش که از قدر حاجت بیشتر یا کمتر است . پارچه که یا ناقص و یا زائد از جامه ٔ مقصود باشد. (یادداشت مؤلف ).
- بی قواره بریدن ؛نه باندازه برش دادن .
ترجمه مقاله