ترجمه مقاله

بی قیل و قال

لغت‌نامه دهخدا

بی قیل و قال . [ ل ُ ] (ص مرکب ) (از: بی + قیل + و + قال ) بی بحث و گفتگو. بی جر و بحث . بی داد و فریاد :
ای لقای تو جواب هر سؤال
مشکل از تو حل شود بی قیل و قال .

مولوی .


و رجوع به قیل و قال شود.
ترجمه مقاله