بی مشورت
لغتنامه دهخدا
بی مشورت . [ م َ وَ رَ ] (ص مرکب ) (از: بی + مشورت = مشورة عربی ) بدون شور و کنگاش . بدون مشاوره و همفکری :
هرکه بی مشورت کند تدبیر
غالبش بر هدف نیاید تیر.
رجوع به مشورت ومشورة شود.
هرکه بی مشورت کند تدبیر
غالبش بر هدف نیاید تیر.
سعدی .
رجوع به مشورت ومشورة شود.