ترجمه مقاله

بی نقاب

لغت‌نامه دهخدا

بی نقاب . [ ن ِ ] (ص مرکب ) (از: بی + نقاب ) بی حجاب . بی برقع. بی روبند :
چون روی تو بی نقاب گردد
آفاق جمال برنتابد.

خاقانی .


چو دیدند روئی چنان بی نقاب .

نظامی .


و رجوع به نقاب شود.
ترجمه مقاله