ترجمه مقاله

بی پایاب

لغت‌نامه دهخدا

بی پایاب . (ص مرکب ) عمیق . ژرف . که عمق آن معلوم نیست :
رسیده در بیابانهای بی انجام و بی منزل
برون رفته ز دریاهای بی پایاب و بی پایان .

فرخی .


وقتی در آبی تا میان دستی و پایی میزدم
اکنون همان پنداشتم دریای بی پایاب را.

سعدی .


ترجمه مقاله