ترجمه مقاله

تابعین

لغت‌نامه دهخدا

تابعین .[ ب ِ ] (ع ص ، اِ) جمع تابع در حالت نصبی و جری . || (اِخ ) به اصطلاح محدثین جماعت مسلمانان که بیکی یا بیشتری از اصحاب رسول اﷲ صلی اﷲ علیه و آله و سلم ملاقات نموده باشند و تبع تابعین آنانکه تابعین را دیده باشند. (آنندراج ) (غیاث اللغات ). افاضل مسلمین را در زمان حضرت رسول صلی اﷲ علیه و آله و سلم مصاحب رسول می نامیدند زیرا فضیلتی برتر از این عنوان نبود و بدین سبب آنها را صحابه می گفتند و چون عصر دوم اسلام فرا رسید آنانکه درک صحبت صحابه ٔ حضرت رسول را کرده بودند تابعین خوانده می شدند و شریفتر و برتر از این نامی برای آنان نبود و گروه پس از آنان را اتباع تابعین می نامیدند. (نفحات الانس جامی به نقل از تاریخ ادبی ایران تألیف پرفسور ادوارد برون ص 445).
رجوع به تابعی و تابعون شود. آن قسمت از مسلمین خاصه از روات که پیغامبر صلوات اﷲ علیه را ندیده و لیکن زمان صحابه را دریافته اند و از مردمی که زمان صحابه ٔ رسول را هم درک کرده حدیث شنیده اند. کسانی که یاران پیغمبر را دیده بودند. محدثین که از صحابه حدیث روایت کنند.
ترجمه مقاله