ترجمه مقاله

تابعی

لغت‌نامه دهخدا

تابعی . [ ب ِ ] (اِخ ) (ملاّ...) فرزند شهر هرات است و نقاشی کاسه و طبق می کندو گاهی نغمه ای از او سر می زند از اوست این رباعی :
دور از تو به درد و محنت و غم بودم
باسینه ٔ ریش و چشم پر نم بودم
با نی همه شب بناله همدم بودم
بی یاد تو القصه دمی کم بودم .

(مجالس النفائس میرعلیشیر نوائی ص 167)


یکی از نی زنان و نقاشان مشهور ایران است . (قاموس الاعلام ترکی ).
ترجمه مقاله