ترجمه مقاله

تار زدن

لغت‌نامه دهخدا

تار زدن . [ زَ دَ ] (مص مرکب ) نواختن تار. نواختن یکی از آلات موسیقی . رجوع به تار شود. || در تداول عوام فروختن را گویند.
ترجمه مقاله