ترجمه مقاله

تازنگ

لغت‌نامه دهخدا

تازنگ . [ زَ ] (اِ) پیل پایه است و آن ستونی باشد از گچ و سنگ سازند و بر بالای پایهای طاق گذارند، و به این معنی با زای فارسی و رای قرشت هم آمده است . (برهان )(آنندراج ). پیلپایه . (فرهنگ جهانگیری ) (فرهنگ رشیدی ) (انجمن آرا). ستون کلفت بزرگ که نام دیگرش فیل پایه است . (فرهنگ نظام ). و رجوع به تارنگ و تاژنگ شود.
ترجمه مقاله