ترجمه مقاله

تازه آباد

لغت‌نامه دهخدا

تازه آباد. [ زَ ] (اِخ ) دهی از دهستان تیلکوه بخش دیواندره ٔ شهرستان سنندج که در45هزارگزی شمال باختر دیواندره و ده هزارگزی جنوب ایرانشاه قرار دارد. کوهستانی و سردسیر است و 140 تن سکنه دارد، سنی ، کردی . آب آن از چشمه . محصول آن غلات ، توتون ، عسل ، روغن ، پشم . شغل اهالی زراعت و گله داری . راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).
ترجمه مقاله