تازه رایلغتنامه دهخداتازه رای . [ زَ / زِ ] (ص مرکب ) صاحب فکر نو و تازه . صاحب فکر روشن و خوش : مهان را همه چشم بر سوفرای از او گشته شاد و بدو تازه رای .فردوسی .