ترجمه مقاله

تافیلالت

لغت‌نامه دهخدا

تافیلالت . [ ل ِ ] (اِخ ) ولایتی به مغرب ، مرکز قدیمی آن سجلماسه ، و آن زادگاه اشرف علویین فیلالیین است که تا امروز در آنجا حکومت دارند. (از المنجد). قسمتی از مراکش در جنوب اطلس بر کنار صحرای بزرگ افریقا دارای 100000 تن سکنه ،ناحیه ٔ تجارتی و صنعتی است . قاموس الاعلام ترکی این کلمه را در ذیل «تافیلات » آرد و افزاید: این محل بوسیله ٔ دو نهر که از کوههای اطلس سرچشمه میگیرد، مشروب گردد و در سواحل این دو نهر، گندم و جو بسیاری کاشته می شود ولی محصول عمده ٔ آن خرما میباشد، گله های گوسفند و بز فراوان دارد، مرکز حالیه ٔ این ولایت قصبه ٔ رسائی است ولی قصبه ٔ بزرگتر و آبادتر آن «ابوان » است .
ترجمه مقاله