ترجمه مقاله

تامورة

لغت‌نامه دهخدا

تامورة. [ رَ ] (معرب ، اِ) خوابگاه شیر. گویند فلان اسد فی تامورته . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). جای شیر. (المعرب جوالیقی ). عریسة الاسد. و منه قول عمروبن معدی کرب فی سعد: اسد فی تأمورته ؛ ای فی عرینه . (اقرب الموارد). || می . || ابریق . || حقه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || صومعه ٔ راهب . (المعرب جوالیقی ). صومعه ٔ راهب و ناموس آن . (از اقرب الموارد) . به همه ٔ معانی رجوع به تامور شود.
ترجمه مقاله