ترجمه مقاله

تاوگی

لغت‌نامه دهخدا

تاوگی . [ وَ / وِ ] (ص نسبی ) مرکب از «تاوه » (تابه ) + «ی » (علامت نسبت ) و ابدال های غیرملفوظ به گاف فارسی . منسوب به تاوه ، آنچه که در تاوه پزند مانند نان و جز آن .
- نان تاوگی ؛ نانی که در تاوه پزند امروز در گناباد خراسان مستعمل است : رنج یاوگی نابرده نان تاوگی ناخورده . (راحةالصدور راوندی ).
|| نان روغنی که شبهای برات به نیت خیرات مردگان پزند. رجوع به «تابه » و «تاوه » در همین لغت نامه شود.
ترجمه مقاله