ترجمه مقاله

تأجیل

لغت‌نامه دهخدا

تأجیل . [ ت َءْ ] (ع مص ) فرمان دادن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). || مهلت دادن . (منتهی الارب ) (غیاث اللغات ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (ترجمان علامه جرجانی ). تمهیل . مقابل تعجیل : تامن بحضرت شاه روم و ضرر تعجیل و منفعت تأجیل سیاست بازنمایم . (سندبادنامه ص 171). || درد گردن کسی را علاج کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (آنندراج ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || بند کردن . (منتهی الارب ). || بازداشتن . || فراهم کردن آب در مأجل . (از منتهی الارب ).
ترجمه مقاله