تأخیهلغتنامه دهخداتأخیه . [ ت َءْ ی َ ] (ع مص ) ستور را اخیه ساختن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). اخیه ساختن برای چهارپایان . (منتهی الارب ): اخیت الدابة تأخیةً؛ اخیه ساختم برای آن ستور. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).