ترجمه مقاله

تأذین

لغت‌نامه دهخدا

تأذین . [ ت َءْ ] (ع مص ) اذان گفتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). بانگ نماز کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (دهار) (آنندراج ) (ترجمان علامه ٔ جرجانی ). || آواز دادن . (زوزنی ) (ترجمان علامه ٔ جرجانی ). || بسیار اعلام کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). بسیار آگاهانیدن . (آنندراج ). || مالیدن گوش کسی را. (منتهی الارب ) (تاج المصادر بیهقی )(از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). گوش مالیدن کودک را. (آنندراج ). || بازداشتن از آشامیدن آب . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || اجازت دادن کسی را بکاری . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). دستوری دادن کسی را بکاری . (آنندراج ). || گوشه ساختن برای کفش و جز آن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). نعلی را و جز آن گوشه کردن . (تاج المصادر بیهقی ).گوشه ساختن نعل را. (از اقرب الموارد) (آنندراج ).
ترجمه مقاله