ترجمه مقاله

تأنیس

لغت‌نامه دهخدا

تأنیس . [ت َءْ ] (ع مص ) انس دادن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (دهار) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || نزد سبعیه از متکلمین استمالت هر یک از مدعوین است بدان چه هوای او و طبیعت او بدان مایل شود. کمال الدین ابوالغنایم در اصطلاحات صوفیه آرد: تأنیس تجلی در مظاهر حسیه است بخاطر انس دادن مرید مبتدی به تزکیه و تصفیه و آنرا تجلی فعلی نامند. (کشاف اصطلاحات الفنون چ احمد جودت ج 1 ص 83). || دیدن چیزی را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله