تبت یداک
لغتنامه دهخدا
تبت یداک . [ ت َب ْ ب َ ی َ ک َ ] (ع جمله ٔ فعلیه ٔ دعایی ) هلاک شود هر دو دست تو. (غیاث اللغات ) (آنندراج ). مأخوذ از آیه ٔ اول سوره ٔ المسد:
یکی زجر کردش که تبت یداک
مرو دامن آلوده در جای پاک .
تبت یداه ؛ ضلتا و خسرتا. (قطر المحیط).
یکی زجر کردش که تبت یداک
مرو دامن آلوده در جای پاک .
سعدی (بوستان ).
تبت یداه ؛ ضلتا و خسرتا. (قطر المحیط).