ترجمه مقاله

تبخبخ

لغت‌نامه دهخدا

تبخبخ . [ ت َ ب َ ب ُ ] (ع مص ) فرونشستن سختی گرما.(از منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد) (از قطر المحیط). فرونشستن گرما. (ناظم الاطباء). کم شدن گرما. (زوزنی ). || آرام گرفتن گوسفندان جایی که بودند. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ازناظم الاطباء). || شنیده شدن آواز گوشت بدن بخاطر لاغری پس از فربه بودن . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله