ترجمه مقاله

تبریز

لغت‌نامه دهخدا

تبریز. [ ت َ ] (ع مص ) پیدا و آشکار کردن چیزی . (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط). بیرون آوردن . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ) (زوزنی ). ظاهر و آشکار کردن . (فرهنگ نظام ). پیدا و گشاده کردن چیزی را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || سبقت گرفتن اسب رمه را. (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط) (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). || رهانیدن اسب سوار خودرا. (قطر المحیط). یکسو بردن سوار خود را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || از اقران خویشتن درگذشتن بفضل . (زوزنی ) (ترجمان علامه ٔ جرجانی ) (از اقرب الموارد). افزون شدن بر اقران بفضل و شجاعت . (از قطر المحیط) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله