ترجمه مقاله

تبریص

لغت‌نامه دهخدا

تبریص . [ ت َ ] (ع مص ) ابرص کردن کسی را. (از قطر المحیط). || سر را تراشیدن . (از قطر المحیط). سر تراشیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || رسیدن باران بزمین پیش از شیار کردن . (از قطر المحیط) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله