ترجمه مقاله

تبظیر

لغت‌نامه دهخدا

تبظیر. [ ت َ ] (ع مص ) تبظیر زن ؛ ختنه کردن او. (از قطر المحیط): بظرت الجاریة؛ ختنه کرد آن را. (منتهی الارب ). || و هو یمصه و یبظره ؛ یعنی او می گوید او را که در دهن بگیر و بمک بظر فلانه را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله