ترجمه مقاله

تبعالحمیری

لغت‌نامه دهخدا

تبعالحمیری . [ ت ُب ْ ب َ عُل ْ ح ِ ی َ ] (اِخ ) حسان بن اسعد ابی کرب حمیری . از اعاظم تبابعه ٔ یمن در عصر جاهلیت بود و شاید وی از لحاظغارت و دستبرد از همه ٔ سلاطین حمیری بیشتر بغارت پرداخته بود و از لحاظ لشکرکشی پیروزمندترین آنان بشمارمیرفت . گویند وی لشکر بزرگی را حرکت داد و همچنان می جنگید تا به سمرقند رسید و به هر شهری داخل میشد گروهی از حکما و خردمندان آن شهر را که شماره ٔ آنان کمتر از ده تن نبود برمی گزید و آنان را در زمره ٔ همراهانش با خود میبرد. آنگاه آهنگ بلاد شام کرد و دمشق رامتصرف شد و از آن شهر چند تن از کاهنان و احبار برگزید و آنگاه بقصد یمن بازگشت و از مکه بگذشت و کعبه را جامه پوشید. (و گویند وی اولین کسی است که این کار را انجام داد) . و چون بیمن رسید بصراحت نفرت خویش را بمردم آنجا بازگفت و در برابر بت پرستی مقاومت کرد و دو شهر «مأرب » و «ظفار» را برای سکونت خویش برگزید و نخستین را جایگاه زمستانی و دومی را جایگاه تابستانی خویش قرار داد و در«مأرب » جایگاهی مانند مدرسه ایجاد کرد که در آن فرزندان ملوک حمیر تعلیم میگرفتند. سرانجام گروهی از قوم وی بمخالفت با وی شورش کردند و او را کشتند. عصر زندگانی وی کاملاً معلوم نیست و به احتمال وی در قرن چهار میلادی میزیسته است . (از الاعلام زرکلی ج 1 صص 218 - 219 از تهذیب ابن عساکر ج 3: صص 325 - 338). رجوع به تاریخ یعقوبی چ نجف ج 1 ص 159 و حبیب السیر چ خیام ج 1صص 264 - 265 و تبع اصغر و تبع حارث بن قیس ... شود.
ترجمه مقاله