ترجمه مقاله

تبلل

لغت‌نامه دهخدا

تبلل . [ ت َ ب َل ْ ل ُل ْ ] (ع مص ) ابتلال . (اقرب الموارد) (قطر المحیط) (منتهی الارب ). تر شدن . (تاج المصادر بیهقی ). تر گردیدن . || به شدن از بیماری . (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || نیکوحال شدن بعد از لاغری . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || غریدن شیر و خاک برانگیختن او بچنگال . (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط) (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله