ترجمه مقاله

تبندر

لغت‌نامه دهخدا

تبندر. [ ت َ ب َ دَ ] (اِ) چوبی باشد بزرگ که در پس در اندازند تا غیر نگشاید و آن را فدرنگ و پژاوند نیز خوانند. (فرهنگ جهانگیری ) (از فرهنگ رشیدی ) (از لسان العجم شعوری ج 1 ورق 276 الف ). چوبی باشد که آن را در پس در اندازند تا در محکم شود. (برهان ) (آنندراج ). چوبیکه در پس در نهند تا محکم گردد. (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله