ترجمه مقاله

تبنی

لغت‌نامه دهخدا

تبنی . [ ت َ ب َن ْ نی ] (ع مص از: «ب ن و») پسر خواندن . (زوزنی ) (آنندراج ). کسی را به پسری گرفتن . (مجمل اللغه ). پسر گرفتن کسی را. (منتهی الارب ).پسر گفتن کسی را و یا پسر خواندن او را. (از ناظم الاطباء). || (از: «ب ن ی ») چهار زانو نشستن زن و فراخ کردن هر دو پا را از فربهی : و منه ُ حدیث بنت غیلان ان جلست تبنت ؛ ای صارت کالقبة من الادم . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). چون بنشیند مانند قبه ٔ بپاکرده میباشد. (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله